گاردين: باتلاق افغانستان براي ناتو عميقتر از شوروي سابق است
ارسالي صميمي ارسالي صميمي

گاردين نوشت: پس از دو دهه از پايان مداخله نظامي شوروي سابق در افغانستان، اكنون ناتو در مقايسه با شوروي، در باتلاقي به مراتب عميقتر در اين كشور گرفتار آمده و نه راه پس دارد نه راه پيش .

روزنامه گاردين در شماره روز شنبه خود در تفسيري از اوضاع جنگ افغانستان و مقايسه آن با مداخله نظامي اين كشور توسط شوروي سابق افزود: دو دهه بعد از عقب نشيني ارتش شوروي از افغانستان ، اينك با وجودي كه همه منابع به جنگ اين كشور سرازير شده ، اما كمترين بختي براي موفقيت غرب در اين جنگ قابل پيش بيني نيست .

گاردين در ادامه اين تفسير نوشت: ‪ ۲۰سال از خروج آخرين سربازان ارتش روسيه از خاك افغانستان مي‌گذرد، جنگي كه جان ‪ ۱۵هزار سرباز روس را گرفت.

حال دو دهه بعد از گذشت آن واقعه، همان اشارات و كنايه‌ها از جنگي كه آمريكا در افغانستان به راه انداخته سر زبانهاست .

به نظر مي‌رسد طول مدت زمان تهاجم نظامي آمريكا به افغانستان معادل مدت مداخله نظامي شوروي در اين كشور خواهد بود.

در مقام مقايسه اين دو مداخله نظامي، شوروي دقيقا در همين برهه از جنگ آماده خروج از افغانستان شد.

بر عكس ، اكنون آمريكا و ناتو عزم تقويت حضورشان را در افغانستان دارند.

اوباما طرح اعزام ‪ ۳۰هزار نيروي تازه نفس به افغانستان را مطرح كرده ضمن آنكه شمار بيشتري از اين نيروها را از ناتو خواسته است .

نيروهاي ائتلاف هم تقريبا ‪۱۱۵هزار نيرو در افغانستان خواهند داشت كه معادل مجموع نيروهايي است كه شوروي در افغانستان پياده كرده بود.

مانند روسها، متحدان غربي عمدتا كابل و مراكز استانها را در اشغال دارند.

حومه شهرها اغلب در كنترل شورشيان است .

تنها تفاوت در اين است كه در زمان تهاجم نظامي شوروي، غرب و پاكستان مجاهدين را حمايت مالي و تسليحاتي مي‌كردند، اما در جنگ كنوني افغانستان منبع مهم تامين مالي شورشيان قاچاق مواد مخدر است و اين گروهها متكي به درآمد مالي خود هستند و به همين علت كنترل آنها دشوارتر است .

در مقايسه با شوروي، كار ناتو در افغانستان دشوارتر از روسيه است. ‪ ۲۰سال پيش طالباني وجود نداشت، خبري از بمب گذاريهاي انتحاري نبود، ارتش و پليس افغانستان از كارآيي بيشتري برخوردار بودند و مسكو نيز خواستار تغيير حكومت افغانستان نبود.

در قياس با پيش بيني خروج آمريكا از افغانستان ، شوروي براي خروج از افغانستان از فرصتها و تسهيلات بيشتري برخوردار بود.

تهاجم نظامي روسيه به افغانستان نقض قوانين بين‌الملل در نظر گرفته شد و سازمان ملل آن را محكوم كرد.

مذاكرات بين‌المللي در ژنو روسيه را موظف به خروج نيروهايش از افغانستان كرد. غرب با وعده قطع حمايتهايش از مجاهدين و به جريان انداختن گفت و گو ميان گروههاي محارب داخل كشور، روسيه را ملزم به خروج از افغانستان ساخت در اين شرايط، روسيه نه تنها بدون عنوان شكست خورده از افغانستان خارج شد، بلكه فرصت براي دولت افغانستان ميسر شد تا بعد از خروج شوروي همچنان پايدار بماند چنانچه تا سه سال بعد اين دولت پابرجا بود.

اين فرضيه‌ها كه پرتاب موشكهاي استينگر ساخت آمريكا موجب فروريختن حكومت شوروي سابق شد، همه بي‌پايه و بي‌معنا بود.

بوريس يلتسين رئيس جمهور جديد روسيه صدور انرژي به ارتش افغانستان را قطع كرد.

در آن سوي ميدان مداخله نظامي شوروي به افغانستان ، بايد پذيرفت كه واشنگتن و اسلام آباد هم با ادامه دادن به حمايت تسليحاتي و مالي از مجاهدان توافقنامه ژنو را نقض كردند.

اين دو كشور با حمايت از گروههاي طرفدار غرب مانع از تلاشهاي نجيب الله براي برقراري آشتي ملي شدند.

آشوب و هرج و مرجي كه با پيروزي مجاهدين در كشور پديد آمد و كابل را به ويرانه‌اي تبديل كرد، موجي از نفرت و نارضايتي در ميان مردم پديد آورد كه از دل آن طالبان ظاهر شد.

دولتهاي غربي امروز در قبال بهاي سنگيني كه در افغانستان مي‌پردازند، بدبختي و بلا را به جان خود خريده اند.

غرب بايد اين واقعيت را در مورد افغانستان درك كند. طالبان با قواي نظامي قادر به بيرون راندن ناتو نيست.

افغانها هيچگاه موفق به شكست دادن خارجيها نبوده اند. مهمترين درسي كه از مداخله نظامي شوروي در افغانستان مي‌توان آموخت اين است كه عدم يكپارچگي سياسي و فرهنگي افغانستان همواره عامل اصلي خشونتهاي گسترده و دامنه دار در اين كشور بوده است .

خارجيها فقط به قيمت به خطر انداختن خود در افغانستان مداخله مي‌كنند.

بر خلاف عراق جنگ افغانستان براي ناتو يك دام خودساخته اغواگرانه است .

سياست اوباما براي افزايش نيرو در افغانستان ممكن است حامل موفقيتهاي كوتاه مدت باشد اما پيشرفت پايداري را به ارمغان نخواهد آورد. ضمن آنكه اجراي اين طرح بودجه‌هاي سنگيني را هم بر آمريكا و هم بر انگليس تحميل مي كند.

طرح افزايش نيرو نه تنها بر سطح نارضايتيهاي عمومي داخل افغانستان خواهد افزود بلكه اين پول صرفا به جيب مستشاران خارجي و مقاماتي كه خود آلوده به فساد هستند روانه خواهد شد.

از طرفي نيز، مذاكره با طالبان مانند سيستم آشتي ملي دوران نجيب الله ناپايدار خواهد بود. در خود طالبان شكاف و چند دستگي ايجاد شده و اين گروه به دو دسته قديميها و جديدترها منشعب شده است. بدتر از آن هنگامي است كه جنگ به مرزهاي افغانستان با پاكستان كشيده شود و اينجا ديگر طالبان پاكستان است كه وارد جنگ مي‌شود.

گاردين نتيجه‌گيري كرد: حال مهمترين دغدغه غرب و ناتو اين است و بهترين راه كدام است ؟

عقب نشيني مرحله‌اي ناتو مانند عقب نشيني آمريكا از افغانستان نتيجه بخش نخواهد بود.

در عراق يك دولت مركزي روي كار است كه آمريكا را وادار به تعيين جدول زماني براي خروج كرده است اما در افغانستان خروج ناتو و نيروهاي غربي خطر فروپاشي دولت مركزي و وقوع يك جنگ داخلي را در پي دارد.


February 14th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی